دامؤن

دامؤنˇ ویرش

دامؤنˇ ویرش

دامؤن

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گیله‌وا» ثبت شده است

زبان گیلکی از قدیمیترین زبانهای ایرانیست که دارای آثار مکتوب است. به عنوان نمونه:

-         «الابانه» اثر شیخ ابوجعفر هوسمی (مربوط به قرن ۵ هجری)

-         «تفسیر کتاب الله» اثر ابوالفضل بن شهردویر دیلمی (مربوط به قرن ۸ هجری)

را میتوان نام برد.

 

در دوران معاصر نیز آثار بسیاری از شعرای گیلکیسرا برجای مانده که اینها تمامن نکات مثبتی در تاریخ و زبان گیلکیست.

اما در تمام این تقریبن هزاره آنچیز که ناخوشایند است (مخصوصن در دوران معاصر) نبود یکپارچگی نگارشی (حتی به صورت نسبی) در میان این آثار است. به طوری که هر کتابی را باز کنید  به سیستمی جدید از نگارش گیلکی برخورده و تا به این سیستم عادت کنید کتاب تمام شده و کتاب بعدی سیستمی دیگر دارد و آموزشی دیگر میطلبد.

تنها جایی که آثاری را با شکلی تقریبن هماهنگ چاپ و پخش میکند «گیلهوا»ست که متأسفانه همیشه دچار کملطفی از سوی مخاطبین و فعالین است.

حال بیش از یک ماه از انتشار کیبورد گیلکی (به تاریخ ششم اسفندار ما 1588) توسط «ورگ» و «تیم جنگل» میگذرد و میتوان دلخوش بود که به یک هماهنگی برای نگارش گیلکی دستیابیم. هرچند با توجه مشاهدات خودم هنوز استقبال خوبی (که قابل پیشبینی بود) از این کیبورد نشدهاست.

امروز وظیفهی تکتک ما این است که با تمام ایراداتی که به این کیبورد داریم (که شامل موارد جزئی میشوند) این کیبورد را بر سیستمهای کامپیوتر و موبایل خود نصب کنییم، از آن استفاده کنیم و سعی کنیم نوشتههای پیشین خود را منطبق بر این سیستم بازنویسی کنیم. یادگیری چگونگی استفاده از آن هم توضیح داده شده و با چندبار استفاده بهراحتی قابل استفاده است.

تنها با همکاری یکدیگر میتوانیم از آشفتگی کمنظیر گیلکینویسی جلوگیری کنیم و فکری به حال این عزیزمان بکنیم.

یادمان باشد. زبان گیلکی بخش مهمی از هویت ماست و یکی از راههای ضروری حفظ زبان گیلکی مکتوب کردن آن است. اما وقتی هر شخصی به سیستم خود بنویسد، خوانندهی نابلد به زودی خسته شده و خواندن را کنار مینهد. و در اینصورت تمام آثار تولیدی دور از دسترس قرار خواهد گرفت. تا کی باید اشعار را دکلمه کرد (همچون شیون و مظفری و رحیمپور و ...). آیا سنت کتابخوانی را باید فراموش کرد؟

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۴۶
دامؤن

زبان گیلکی متأسفانه دارای خطّی مختص به خود نیست و به همین دلیل گیلکان برای نوشتن به زبان خود مجبور به استفاده از دیگر  خطوط مستعمل در سرزمین کاسپین میبوده و میباشند.


با آغاز مشروطه و افزایش آثار مکتوب به مرور آثار زبان گیلکی هم رو به ازدیاد نهاد و در این بین آنچه باعث آزار خوانندهگان آثار گیلکی بود، نبود خطی مشخص و مدون برای کتابت آن بود. به طوری که هنوز هم این معضل برطرف نشده و هر اثر و هر  نویسندهای سبک مخصوصی را برای نگارش اثرش برمیگزیند که حتی خود نویسنده (یا ناشر) هم قواعد نگارش خود را رعایت نمیکند.


چندیست رسمالخط گیلهوا گوی سبقت از همهگان ربوده و بیش از دیگر آیینهای نگارش مورد پذیرش جوانانی که به گیلکی مینویسند قرار گرفتهاست. اما خب هر خط بههر حال ایراداتی دارد که باید به مرور زمان رفع و رجوع شود.

نگارنده علیرغم اینکه معتقد به استفادهی بهینه و بهبود یافتهتر از رسمالخط کیسوم هستم اما با توجه به شرایط موجود راهحل دوخطه شدن را بیش از همه میپسندم. به این معنی که هر نوشتار گیلکی به دو نوع گیلکی (لاتین) و گیلکی (عربی) نگارش شود. به همان شیوه که امروز بر سر بسیاری از مغازهها این دوگونهگی خط را شاهدیم.

حال که این دوگونهگی مورد پسند است راهحل من هم به این شرح است:


گیلکی (عربی):


گیلکی عربی خطیست که به انواع گوناگون در طی این سالها مورد استفاده قرار گرفته است. مهمترین نوع آن خط گیلهوا میباشد که در مجلهی گیلهوا و در میان برخی فعالین (با اندکی تفاوت) استفاده میشود.

پیشنهاد من هم براساس همین خط (گیلهوا) است که تغییراتی در آن اعمال کردهام.

 

گیلکی (لاتین):


گیلکی لاتین که در ابتدا همانند خط رومیایی نوشته میشد (و همچنان هم مستعمل است) و سپس به صورت خط کیسوم مورد استفاده قرار گرفت؛ که البته به دلایل مختلف (از جمله اتهامهای گوناگون تجزیهطلبی و عامل استعمار و ...) مهجور ماندهاست.

پیشنهاد من هم براساس همین خط (کیسوم) است که تغییراتی در آن اعمال کردهام.

 

در قسمت بعد بهمرور به معرفی این دو خط خواهم پرداخت.

 

یا حق

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۲۶
دامؤن