اختهگیی ژورنالیسم
کار در عرصهی خبررسانی، برای عدهی کثیری از ما به مثابه فرصتیست تا با وارونهسازی، تحریف، دروغ، مصلحتگرایی، خلط معنا و مبحث و نهایتن چاپلوسی، کلاهی گشاد بر سر مردم ناآگاه و کمآگاه بگذاریم. و از این طریق نانی به کف آریم و غفلت بخوریم.
ما در حوزهی رسانه با بیشمار رسانههای به اصطلاح "مستقل" طرفیم که رسالت خود را تنها انتقال صورت واقعیی* اخبار و اتفاقات میدانند. اما چیزی که عملن شاهد آن هستیم، رسانههایی مجیزگوی، توجیهگر، اخته و مالهکش است که برای پر کردن صفحات خود هر مزخرفی را به خورد مردم میدهند.
اساسن نگاه ریشهجو برای اصحاب رسانه خط قرمز است. رسانهها صرفن منتقلکنندهی اخبار هستند و هیچ نظری، در حد یک پینوشت، نیز، ارائه نمیدهند و با جملهی " مطالب مندرج نظر گردانندهگان سایت نمیباشد" اختهگیی کامل خود را هر روز به ما یادآوری میکنند.
این که جناب وزیر دهان خود را باز میکند و به کشاورز گیلانی #سبوس حواله میدهد، اساسن برای خبرنگار گیلانی مسأله نیست، اما رسالت خبریی او ایجاب میکند که حتمن همه جا اعلام کند که جناب وزیر در حال بازدید از کارخانهی سبوس بوده و از قضا سبوس برای آرامش بسیار مفید است. اما با این حال برای خندههای تحقیرآمیز اطرافیان وزیر، متأسفانه، ابزاری برای مالهکشیدن در دست ندارد.
اساسن برای خبرنگار گیلانی ریشهی مسائل مسأله نیست. او آنقدر در سطح گرفتار شده که در عمق یک سانتیمتری احساس خفهگی میکند.
این که کشاورزیی گیلان چرا و چگونه رو به نابودیست، این که بیجارهای گیلان یکی پس از دیگری خشک گشته و تبدیل به ویلا و شهرک میشوند، این که چای گیلان در معرض نابودیی مطلق است، این که چایکار رنجبر که باید ماهها دنبال پول خود بدود چگونه زندگی میکند و امثالهم، اساسن ذهن به خواب رفتهی خبرنگار گیلانی را آشفته نمیسازد، اما به راحتی سخنان عضو شورای شهر چابکسر را بدون از قلم انداختن "واو"ی منتقل میکند تا همهگان بدانند که: "گیلانیان سالهاست در کنار کشاورزیی نیمه باطل شده، از گردشگری استفاده میکنند" و "۹۵ درصد مردم چابکسر از طرح گردشگری استقبال میکنند و اکنون با از بین رفتن پرتقال و کیوی مردم باید از این طرح به عنوان جایگزین کشاورزی استفاده نمایند".
اختهگان خبریی مستقل اما رسالتاشان ایجاب نکرده که بگویند جناب شورا کشاورزی چرا به این حال و روز افتاده؟ و چرا باغات و باغداران ما این چنین به فلاکت رسیدهاند؟
چرا برای این اختهگی پایانی در نظر نمیگیرید؟ چرا همیشه طوطیوار مزخرفات مسوولین را در بوق و کرنا میکنید؟ دروغ و تحریف و مالهکشی بس نیست؟
پ.ن ۱: قطعن خبرنگار خوب هم داریم، کلیت حرف من چیز دیگریست که دانایان خواهند دانست.
پ.ن ۲: بنده و امثال من خبرنگار نیستیم تا خودمان دست به کار شویم.
پ.ن ۳: قضیه صرفن مربوط به گیلان نیست و این مرض ویروسی فراگیر است.
* صورت واقعی و حقیقی از یکدیگر متفاوتاند و تفاوتشان از زمین است تا آسمان.
دامؤن لتریج
آولٚ ما ، ۱۵۹۱